پدر علیرضا خمسه اهل کجاست: آن را ساده نگه دارید (و احمقانه)
پدر علیرضا خمسه اهل کجاست: آن را ساده نگه دارید (و احمقانه)
Blog Article
باوجود اینکه مرزهای شرقی-غربی ایران که در گذشته اهمیت زیادی داشتند، در طی چند سال با حضور انگلیس در هند و روسیه در قفقاز جای خود را به مرزهای بسیار مهمتر جنوبی-شمالی دادند، اما به هر حال ایران به لطف دلایلی چون وضعیت جغرافیایی آن و مقاومت نسبی که دولت و مردم آن نشان دادند، از استعمار شدن توسط اروپاییها رهایی جست. برای آنکه ماران آرام باشند و گزندی نرسانند چاره آن است که هر روز دو تن را بکُشند و از مغز سر آنها برای ماران خورش بسازند. خودش می گوید که چهره پردازی و موفقیت در این مسیر را مدیون همسر خود، طاهره رجبی است که این فرصت را برای او محیا کرد. کتاب البلدان (ابن واضح یعقوبی) متوفی ۲۷۳ق از قدیمیترین نوشتههای تاریخی میباشد که از زنجان نام برده است و از زنجان به عنوان شهری در مسیر جاده دینور به تبریز یاد کرده است. سپس با سپاه کوچکی مسیر اصفهان را در پیش گرفت. در بیشتر این دوران، دربار ایران درگیر جنگ با روسیه بود و فرصتی برای رسیدگی به وضعیت هرات برای دولت ایران پیش نیامد. هرچند سفیرانی که همسایگان مسلمان ایران، چون سلاطین عثمانی، امیران و خانهای ازبک و افغان به دربار تهران میفرستادند تصویر قدرتمندی از شاه و دولت ایران ارائه میداد، اما رویارویی با سفرای ممالک مسیحی و ارتشهای آن کشورها در میدان جنگ نقطه ضعفهایش را آشکار میساخت. This was gener ated with GSA Content Generator DE MO.
همسر دوم علیرضا خمسه چند سالشه
اینک بحمدالله اقتدار سلطنت ایران به تمام و کمال تثبیت شده است.» دولت ایران وعده داد ۶ هزار سرباز جهت دفاع از ممالک خود به قفقاز خواهد فرستاد، اما در عمل چنین نکرد. آقامحمدخان که گرجستان را به عنوان یکی از ولایات ایران، از ممالک خود میدانست، به ایراکلی هشدار داد که عهدنامه را باطل کرده و تحت پرچم ایران بازگردد اما او نپذیرفت. سیسیانف که نفرتی عمیق از ایرانیان داشت، به شاه نامه نوشت که قصد دارد عظمت گرجستان را از آبخازستان و دریای سیاه تا دربند احیا کند. چند سال بعد در ۱۸۰۳ میلادی، زمانی که آسیه خانم درگذشته بود، فتحعلیشاه دستور داد تا برادرش را اعدام کنند. و نتیجتاً دستور داد سه نفری که مخالف بودند، از جمله میرزا نصرالله علیآبادی وزیر فارس و محمدزمان شیرازی برادر حاج ابراهیم، را کور کنند. دو برادر شش سال آینده را به کشمکش با یکدیگر سپری کردند، تا اینکه شاه محمود موفق شد هرات و قندهار را فتح سازد. نتیجتاً خان قاجار به آن سو لشکر کشید و تفلیس را فتح و غارت کرد. نتیجتاً جنگی درگرفت که پیروزی نهایی با فتحعلیشاه بود؛ اما مادرشان آسیه خانم مهد علیا وساطت کرد و پادشاه پذیرفت برادرش را ببخشد و او را به حاکمیت کاشان منصوب کند. This c ontent was generated with the help of GSA Con tent G enerator Demoversion!
مجتهد شهر، میرزا ابوالقاسم قمی از جانب او وساطت کرد و شاه درخواست آن روحانی را رد نکرد. پس از مرگ شاه محمود، پسر او کامران میرزا به حاکمیت هرات رسید که از ایران اعلام استقلال کرد و عباس میرزا در آخرین سال عمر خودش محمد میرزا (محمدشاه بعدی) را برای سرکوبی او راهی آن سامان کرد. او به دولت ایران پیشنهاد داد که از شیعیان لاهور در برابر قبایل سنی افغان محافظت کند، اما حاج ابراهیم به او پاسخ داد که دغدغههای سیاسی دولت ایران از باورهای دینی آن جداست. شما سخت در معرض هلاک هستید و گرجستان باید بار دیگر از میان برود و مردم گرجستان در مقابل خشم ما تسلیم شوند.» گئورگی اگرچه به روسیه نامه زد و درخواست کمک کرد، اما به فتحعلیشاه پاسخ داد «میدانیم که تفلیس از اجزای ایران و متعلق به سلاطین کشورستان قزلباشیه است و من خود را از چاکران و متعلقان دولت قویشوکت عَلِیه شاه ایران میشمارم.» در عین حال، پاول اول در اواخر ۱۸۰۰ م. فرمانی صادر و گرجستان را یکی از ولایات روسیه اعلام کرد. روسیه پرنس پاول دمتریویچ سیسیانف که خود از اخلاف شاهزادگان گرجی بود، را مأمور برقراری نظم در گرجستان کرد. او به ایران هشدار داد که از گرجستان صرف نظر کند، اسیران حملهٔ ۱۷۹۵ م.
نتیجتاً جنگ اول ایران و روسیه با حملهٔ او به گنجه در ۱۸۰۳، تسخیر شهر در ۱۸۰۴ م؛ و کشتار مردم علیرضا خمسه آن شهر، آغاز شد. الکساندر یکم، جانشین پاول، ابتدا دربارهٔ آغاز جنگ تردید داشت اما مشاورانش این جنگ را «وظیفه مقدس» او دانستند. من میتوانم به آسانی خودم را نجات بدهم، اما ایران دوباره درگیر جنگ خواهد شد. ملکم که حاج ابراهیم را «به واقع یک مرد بزرگ، یک نابغه و یکی از بزرگترین دولتمردانی که ایران در تاریخش داشته» خطاب میکند، مدعی است در زمان حضورش در تهران تلاش کرده میان حاج ابراهیم و رقیبان او سازشی برقرار کند. همه اعضای مهم خانواده او هم بازداشت شدند. علاوه بر آن، او نفوذ زیاد خود بر شاه را هم دست داده مرجع بود. استقلال یکی از فرزندانش را از دست داد، روحت شاد که برای آزادی ایران جانت را فدا کردی». حسینقلیخان سه سال بعد دوباره دست به شورش زد.
Report this page